فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 9 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

پادشاهی هرمزد دوازده سال بود

بـخـنـدید تـمـوز بـر سـرخ سـیـبهمی کرد با بار و برگش عتابکـه آن دسـتـه گـل بــوقـت بـهـاربـمستی همی داشتی درکنارهمی بـاد شـرم آمـد از رنگ اویهمی یاد ی…

بـخـنـدید تـمـوز بـر سـرخ سـیـب همی کرد با بار و برگش عتاب
کـه آن دسـتـه گـل بــوقـت بـهـار بـمستی همی داشتی درکنار
همی بـاد شـرم آمـد از رنگ اوی همی یاد یار آمـد از چـنگ اوی
چـه کـردی کـه بـودت خـریـدار آن کــجــا یـافــتــی تــیـز بــازار آن
عـقـیق و زبـرجـد کـه دادت بـهـم ز بـار گـران شـاخ تـو هم بـخـم
همانا کـه گـل را بـها خـواسـتـی بــدان رنـگ رخ را بــیـاراسـتـی
همـی رنـگ شـرم آید از گـردنـت همی مشـک بـوید ز پـیراهنت
مگر جـامه از مشتـری بـسـتـدی به لوئلؤ بـر از خون نقط بـرزدی
زبرجدت برگست و چرمت بنفش سـرت بـرتـر از کاویانی درفـش
بــپــیـرایـه زرد وســرخ وســپــیـد مـرا کـردی از بـرگ گـل نـاامـید
نــگــارا بــهــارا کــجــا رفــتــه ای کـه آرایـش بــاغ بــنـهـفـتـه ای
هـمـی مـهـرگـان بـویـد از بـاد تـو بــجـام مـی انـدر کـنـم یـاد تــو
چـورنگت شود سـبـز بـستـایمت چـو دیهـیـم هـرمـز بـیـارایـمـت
کــه امــروز تــیـزســت بــازار مـن نـبـینـی پـس از مـرگ آثـار مـن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج