فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 25 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

وهاب محمدی(و.فغان) – زخم ها

آمدی جانم به قربانت ولی با زخم ها **** آمدی بعد از طلوع سرخی بی شرم ها

آمدی با زخم ها درمان شویم اما مدام ****استخوان شد در میان زخم ها

آمدی با نعره ی انسان شدن ****حیف اما نعره ها گم شد میان پشم ها

آمدی گرما شوی برقلب های یخ زده****حیف اما قلب ها تف شدمیان چشم ها

آمدی چون خوب دانستی هنوز****شر این بازی هنوزم می زند با خشم ها

آمدی تا یاور بی دل شوی ****آه سردی می کشم خود درمیان وشم ها

شاعر وهاب محمدی(و.فغان)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو