فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 8 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

وقت صبوح شد بیار آن خورمه نقاب ار

وقـت صـبـوح شـد بـیار آن خـورمه نقـاب اراز قــدح دو آتــشــی خــیـز و روان کــن آب رامـاه قـنـینـه آسـمـان چـون بـفـروزد از افـقدر خـوی خـجـلـت افـکـن…

وقـت صـبـوح شـد بـیار آن خـورمه نقـاب ار از قــدح دو آتــشــی خــیـز و روان کــن آب را
مـاه قـنـینـه آسـمـان چـون بـفـروزد از افـق در خـوی خـجـلـت افـکـند چـشـمه آفـتـاب را
وقت سحـر که بـلبـله قهقهه بـر چـمن زند سـاغر چـشم من بـخـون رنگ دهد شراب را
بسکه بسوزد از غمش ایندل سوزناک من دود بـــرآیــد از جــگــر ز آتــش دل کــبـــاب را
چـون بـت رود سـاز من چـنگ بـساز در زند مـن بــه فــغــان نـواگــری یـاد دهـم ربــاب را
گـر بـه خـیال روی او در رخ مـه نـظـر کـنـم مـردم چــشـمـم از حـیـا آب کـنـد سـحـاب را
دست امید من عجب گر بـه وصال او رسد پـشـه کـسـی نـدید کـو صـید کـند عـقـاب را
چـون مـه مـهربـان مـن تـاب دهد نغـولـه را در خـم عـقـربـش نـگـر زهـره شـب نـقـاب را
خواجـو اگر ز چشم تـو خواب بـبـرد گو بـبـر زانکه ز عشق نرگسش خواب نماند خواب را

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج