پوران محتشم
وقتی برای آینه ها ناز می کنی
در من شکوه خنده ای آغاز می کنی
پای دلم شکسته به چشمت نمی رسم
کوک مرا به روی لبت ساز می کنی
داعش ترین کشنده من بازوان توست
وقتی برای کشتن من باز می کنی
این بار هم به عشق تو تاوان خریده ام
از بس که در نگاه خود اعجاز می کنی
من با هوای گریه ی تو درد می کشم
گل را به پای خنده بر انداز می کنی
با هر غزل که در دل من زنده می شود
رحمت به خاک حافظ شیراز می کنی
پوران محتشم (پرنیان)
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران