سرویس استانهای پایگاه خبری شاعر به نقل از (ایبنا): در پی حملات تروریستی رژیم صهیونیستی به نقاط مختلف کشور، شاعران و اهالی قلم در استانها با سرودن شعر، نسبت به این اقدام رژیم اسرائیل واکنش نشان دادند.
****
به مثلِ کوهِ دماوند استوار بایست
به رغم زوزه کفتار برقرار بایست
نترس ازدلِ آتش به جنگ و با تبرت
بزن به جنگل وحشت به افتخار بایست
همیشه در دلِ توفان و لحظههایِ خطر
به مثلِ سروِ تنومند، ریشه دار بایست
به مثلِ قاسمِ والاگهر، به پایِ وطن
به قطره قطرهی خون، مرد، ماندگار بایست
چو صخره در وسطِ موجِ پرتوان، همه عمر
به جنگ، باورِ من، هان به اقتدار بایست
به رغمِ توطئهها با تمامِ قوّت خویش
به نامِ حیدرِ کرّار و ذوالفقار بایست
قویتر از همه امروز، زیرکانه چو شیر
میانِ گرگ صفتهای روزگار بایست
توان و فرصتِ میدان از این غبار بگیر
جلویِ هجمه نامردِ نابکار بایست
به مثلِِ باد بر این دشتِ پر زخار بتاز
چو سد مقابلِ طغیانِ بی قرار بایست
حیدر رضائی گشوئیه- بندرعباس
********
در عید غدیر لاله پوش آمدهایم
با عزم و اراده پُر خروش آمدهایم
پرپر نشدیم ما پُر از پروازیم
با ذکر علی مدد به هوش آمدهایم
مطهره دهقانی- بندرعباس
میگیریم آسمان و صحرا را هم
پیدا نکنید راه دریا را هم
هفتاد هزار سال آواره شوید
میگیریم انتقام موسی را هم
در خلسهای از شهودِ عرفان غدیر
پیش از همه رفتند به قربانِ غدیر
دیدیم به خون خویش بیعت کردند
یاران حسینند، شهیدان غدیر
مبهوت، شکسته، خرد، آوار شدم
آوار شدم تا که خبردار شدم
هنگام اذان صبح آنان رفتند
انگار دوباره دیر بیدار شدم
این دود؟ نه آه است، اثرها دارد
دیدم سحری را که سحرها دارد
در سرخی آن قلعهی خیبر پیداست
این ندبهی حیدری خبرها دارد
محمدمهدی خانمحمدی-قم
************
مگر نیروی ایمان را ندیدید؟
مگر بازوی طوفان را ندیدید؟
صبوریم و به فکر انتقامیم
هنوز آن روی ایران را ندیدید
عاطفه جوشقانیان-قم
به ایران و خون سیاوش قسم
به رستم به گودرز و آرش قسم
نگردد برون حب ایران ز دل
به آب و به باد و به آتش قسم
اکبرقاسمی کللی – بوشهر
************
هر طور هست باید از این رود رد شویم
تا وقت هست زودتر از زود رد شویم!
آن سان که رد شدند از اروند سمت فاو
رزمندگان مهدی موعود، رد شویم
از پیچها و گردنههای مخوف و سخت
وز تنگه های پر خم و مسدود رد شویم!
لشکر به نیل می زند این بار بی هراس
موساست آنکه توصیه فرمود رد شویم
مانده ست خان هفتم صهیون ولی چو مرگ
بر نعش این پلَشت شب آلود رد شویم
آینده آن حقیقتِ «بَرداً سلام» ماست
از خط سرخ و آتش نمرود رد شویم
فرمان دشمن است که هی ایست! ایست! ایست!
ما می رویم، باید از این رود رد شویم!
مختار عباسی – بوشهر
در عید غدیر کل ایران با توست
معیار خلوص و عشق و ایمان با توست
انگار دوباره فتح خیبر داریم
ای صاحب ذوالفقار میدان با توست
وقت رجزم ناد علی می خوانم
هنگامه ی غم سینجلی می خوانم
من سوره فتح و رجز خیبر را
در قدس به آوای جلی می خوانم
بیهوده نرو، راه سعادت با ماست
تا صاحب ذوالفقار و غیرت با ماست
از مرگ، هراس در دلت راه نده
چون لطف علی هست و شهادت با ماست
دیریست که با گلایه ها درگیری
ساکت منشین اگر جوانی، پیری
آغوش شهادت است و تصمیم نبرد
امروز به میدان نرسی می میری
من منتظر امر توام پا به رکاب
شمشیر کشیده ام به تعجیل و شتاب
این وحدت ما را تو به کثرت برسان
ای صاحب عصر، شیعه ات را دریاب
امیر رسولی – زنجان
یک نفر امشب به سوی حاج قاسم رفته است
یک نفر جز سیدی که مثل خادم رفته است
او بهای زندگی را در چه میبیند که ماند
هر کسی پا بند اینجا گشت ظالم رفته است
از حسینیها سلامیها به بار آمد ببین
حامی جان بر کف طفلان مسلم رفته است
گاه بی هم ماندن خورشید و دریا لازم است
بین جنگ هر کس که میماند مقاوم، رفته است
مینشینیم اشک میریزیم و دریا میشویم
اشک میریزیزم و باز انگار قاسم، رفته است
ای سلامیهای دوران از شما تاریخ گفت:
هر کسی با حق بجنگد، خوار و نادم رفته است
مریم ملکی – لرستان
**********
تو را،
ای سایهی دروغ بر دیوارِ قرن،
با باد
خواهیم سپرد
به کوچههای خاموشِ تاریخ.
نامت،
پوسیدهتر از شبپرهها،
در لابهلای تقویمها
گم خواهد شد.
ما،
فرزندانِ آفتابیم،
و انتقام را
چون خوشههای رسیدهی خشم،
از شانههای صبر
درو خواهیم کرد.
هر تیر، دعاییست
که از گلوگاهِ کوه
به سمتِ ظلم رها میشود.
قدس
نفس خواهد کشید دوباره،
وقتی گامهای ما
روی خرابههای غرورت
گل میکارد.
و آنگاه،
جهان خواهد دانست
ایران،
نامیست که مرگِ ستم را
با لبخندِ روشنِ خون،
امضا میکند.
محمدجواد قیاسی – لرستان
بر دل همه موج اوج دیگر برسد
بر خیل یهود دست حیدر برسد
این حمله که کرد سمت ایران، صهیون
آغاز غدیری اش به خیبر برسد
باید به فرمان ولی آماده باشیم
در صحنه با سید علی آماده باشیم
سخت است سردار سپاه عشق پر زد
خورشید غم از مشرق اندوه سر زد
تصمیم می سازید از ما این پیام است
وقت قیام و انتقام و انتقام است
وقت فنا سازی غاصب ها رسیده است
وقت به غارت رفتن حیفا رسیده است
شیعه نمی ترسد کمی آزاده باشید
در صحنه با سید علی آماده باشید
امروز وقت غیرت و جنگ است برخیز
پایان این جرثومه ی ننگ است برخیز
مهدی طهماسبی -چهارمحال و بختیاری
*********
علی تنها نمی ماند….
گمان کردند این پرچم دگر بالا نمی ماند
واین ملت شبیه کوه روی پا نمی ماند
گمان کردند اهل کین یزیدیهای ظلم آیین
که این نسل حسینی اینچنین شیدانمی ماند
گمان کردند اگر پرپر کنند اهل شهادت را
به لب ها ذکر یا مهدی و یا زهرا نمی ماند
گمان کردند با یک انفجار نانجیبانه
امید تازه ای در باور فردا نمی ماند
گمان کردند اگر در خاک بذر کینه افشانند
دگر شور شکفتن در وجود ما نمی ماند
چه فکر باطلی کردند آنهایی که می گفتند
که دیگر موج و توفانی در این دریا نمی ماند
همان هایی که می گفتند بعد از کشتن قاسم
نشانی در زمین از مسجدالاقصی نمی ماند
بگو با صهیون جاهل به خصم از خدا غافل
در این پیکار با باطل علی تنها نمی ماند
همایون علیدوستی – چهارمحال و بختیاری
**********
با هستی خویش حافظ این وطنیم
کابوس بزرگ جان هر اهرمنیم
این است پیام ما به هنگامِ غدیر
با یاریِ ذوالفقار خیبر شکنیم
احمد رفیعی وردنجانی -چهارمحال و بختیاری
زیر قدم عصای موسی نیل است
پاسخ به هجوم ابرهه سجیل است
بر هیمنه فاتح خیبر سوگند
هنگامه نابودی اسرائیل است
**********
هم بدانید که با خون شهیدان طرفید
هم بدانید که با مردم ایران طرفید
هم بدانید که ما داغ سیاوش داریم
هم بدانید که با رستم دستان طرفید
ای شغالانِ سگ زردِ ز هم پاشیده
بگریزید که با لشکر شیران طرفید
ای که بر شوکت پوشالی خود مینازید
این طرف با دژ مستحکم ایمان طرفید
گرچه دشمن نتوان کوچک و بیچاره شمرد
مور و مارید و به موسی و سلیمان طرفید
بشتابید که گور خودتان را کندید
ای که ما این طرف رود و شما آن طرفید
مهدی جهاندار-اصفهان
هرچند که صهیونیزم جنگ افروز است
شمشیر علی در انتها پیروز است
در عید غدیر خم ندا می آید
پایان حکومت یهود امروز است
علی محمد شهیدی فر -یزد
**********
این جنگ برای ما قیام است
آغاز مذاکرات دام است
خامیم اگر خموش باشیم
درظلم نشستنم حرام است
فاطمه ارجمند – یزد
***********
آیینه ی عبرتیم ما را بکشید
اسطوره ی غیرتیم ما را بکشید
تردید مکن که زنده تر می گردیم
ما مرد شهادتیم ما را بکشید
محمود عباسی – یزد
در روز «غدیر»، جنگ یعنی «خیبر»
یادآوری ضربهی شست «حیدر»
آغازگرش تویی و پایان با ماست
این است همان وعدهی «جنگ آخر»
وحید اجاقی- همدان
************
قلاده شکستهی پلید و ناپاک
مامَردِ نبردیم، دلیر و بی باک
اینبار، دگر گور خودت را کندی
سوی تو روانه میشود تیغ هلاک
اعظم پاکتچی-همدان
ازتلاویو نماند اثری روی زمین یاحیدر
خون پاک شهدا ریخت، چه گل ها پر پر!
غزه آمده به تهران، جنگ آغاز شده
باز اسرائیل، اینجا، دردسر ساز شده
گرچه شاید فکرکند، راه بر او باز شده
کل ایران است که علیه او، سرباز شده
ملت ایران، پر از خشم و اعتراض شده
باز اسراییل است که دچار انقراض شده
حمله ی او گاه گاهی شایعه ساز شده
کشورم، همواره در جنگ، سر افراز شده
نازنین بزی – گرگان
ایرانِ من
ای جانِ جاودانه عشقی سترگ و ناب
بر من بتاب!
جانت
همواره و هنوز
از هر گزندِ تلخ
بادا مصون و دور
ای عشقِ پرغرور
ای شعر و شور و نور
تنهاییِ صبور …!
ایرانِ من
ای جاودانهترین بغضِ دیر سال
ای هستیِ شگفتِ من
ای رودِ بی زوال
آیینه ی شکوهِ هزاران هزار
راز استاده در نماز همواره در فراز…!
فوارههای خونِ شهیدانِ عاشقت
بر سطر سطرِ دفترِ جان های بی قرار
بی شمار
نقش بسته است
تاریخ
در تکلمِ نام عزیزِ تو
سُتوار و بی کرانه بسی
ایستاده است
ای مظهرِ ترانه ی وحدت
ای جانِ سربلند و سرافراز و آشنا
کرد و بلوچ و عرب
لر و ترک و گیلکی
رنگین کمانِ همدلی ات را
در نقشِ نقشهی پر مهر و عاشقت
عمری سرود کردهاند
عمری درود کردهاند
تو آینه دارِ عشقی کُهن شدهای و من
در بخت یاری جانم
این گونه عاشقانه سرودی
نوشتهام
ایرانِ من
نامت بلند باد و
و دلت بی گزند باد
نامت سرودِ صبح و دلت استوارتر
چونان
خلیج فارس
تا پهنهی
خزر…!
وحید کیانی -خوزستان
******************
همیشه شیعهی حیدر شدن خطر دارد
ولی چگونه دل از عشق دست بردارد
همیشه عشق به خون سرخ کرده صورت را
که حیدر از سر خونین سر سفردارد
علی کسیست که کرده فدای دلبر خویش
میان خون و خطر هرچه که پسر دارد
علی کسیست که با فتح قلعهی خیبر
یهودیان همه در بند یک نظر دارد
کسی که برق لب ذوالفقار او آن است
که شب به صاعقه اش جلوهی سحر دارد
علی کسیست که مظلوم عالم است اما
به جان ظلم شررهای مستمر دارد
جهان فدای دل والیالولی که خدا
به بارگاه دلش عرش، مستقر دارد
بیا و باز برافکن بساط خیبر را
کجا یهود به پیش تو بال و پر دارد
علی زارعی -خوزستان
ای خصم، که بر سنگ زدی شیشهٔ خود را
با بیخردی تیشه زدی ریشهٔ خود را
غافل شدی از معجزهٔ خون شهیدان
از تیغ بهرقصآمدهٔ خیل رشیدان
صهیون پلید، اهرمن پست و تبهکار
ای ننگ بشر، فتنه و شر، جانی خونخوار
سوی تو پیام آمده از مهد دلیران
از ملت جمهوری اسلامی ایران
خیبرشکنان آمدهاند از پی پیکار
فریاد دلیران شده یا حیدر کرار
وقت است در این معرکه از پا بنشینی
نابودی خود را به تماشا بنشینی…
سعید سلیمانپور – آذربایجان غربی
منبع : ایبنا