روی لبت غزل شده ام بی رضای تو
یک باغ سوخته ست دلم در هوای تو
یک شعر پا به ماه که وقتش گذشته است
تا در سکوت شرح دهم ماجرای تو
هی شعر… اشک… شعر… ادامه نمی دهم،
چون سالهاست شعر نشسته ست جای تو
آرامشم چه شد، به کجا پر کشید و رفت؟
از من چه ماند تا بشود مبتلای تو
یک پنجره به روی دلم وا نمی شود،
یک پنجره به روی تو و چشم های تو
وقتی همیشه مقصد و مقصود من تویی،
ایمان بیاورم به خودم؟!یا خدای تو
#هما_توکلی_پور
یک باغ سوخته ست دلم در هوای تو
یک شعر پا به ماه که وقتش گذشته است
تا در سکوت شرح دهم ماجرای تو
هی شعر… اشک… شعر… ادامه نمی دهم،
چون سالهاست شعر نشسته ست جای تو
آرامشم چه شد، به کجا پر کشید و رفت؟
از من چه ماند تا بشود مبتلای تو
یک پنجره به روی دلم وا نمی شود،
یک پنجره به روی تو و چشم های تو
وقتی همیشه مقصد و مقصود من تویی،
ایمان بیاورم به خودم؟!یا خدای تو
#هما_توکلی_پور
شاعر هما توکلی پور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو