فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 25 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

هرروزه تکرارم هنوز

کریم لقمانی سروستانی

ازخودم من خسته ام هرروزهِ تکرارم هنوز
از زمان از شنبه تا پنجشنبه بیزارم هنوز
جمعه روز خاطرات تلخِ ایامی که رفت
فکرفردا میکنم مانندِ بیمارم هنوز!
خیره برتصویرخوددر قاب عکسی بنگرم
چون دراوخودراببینم موج غم بارم هنوز
هرشب ازفکروخیالش خسته وافسرده ام
باتمام خستگی ها منگ وُ بیدارم هنوز
اوچولیلی رفت که تنها باغم خود سرکنم
با همه درمانده گی مجنون دلدارم هنوز
گرچه زخمم وصله کردم لابه لای غصه ها
این بِنا بشکست و چون دیوارآوارم هنوز
رفته ایامی که شادی سرزند بردیده ام
چون که دل بستم به اوبازآرزودارم هنوز
**==**==**
تابوت مرادوش کشیدند
برسینه وبرسربزنند
وای چرا مُرد !؟
غافل ندانند
در جعبه ی چوبی کسی نیست!
تنهاقلمِ شعروشعورم که ازدست جماعت
آرام گرفته
آن سوی دگرگورکن پیر
بابیل وکلنگ گُودکندآتش خشمم
یک گوشه نشستم تماشاگر این قوم
مجنون شده اند یا که مرا خواب گرفته ؟!
s@rv

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران