هاج واج
●○●
زرد زردم مثل بید سر چنار
سرد سردم مثل برف چاسخار
~
مست مستم مثل بلبل در بهار
دور دورم مثل راه کوی یار
~
تیز تیزم مثل زون تیله مار
سفت سختم مثل تکل بوغدار
~
صاف صافم مثل آب سد لار
تلخ تلخم مثل پایان خیار
~
پیچ پیچم مثل زنجیر نگار
فاچ فیچم مثلِ لبهای نکار
~
شرمسارم مثل دزد نا بکار
هشت وچارم مثل مرغ در حصار
~
کوه دردم مثل سنگ رو مزار
غرق اشکم مثل سیل نوبهار
~
بی خواصم مثل تلف دونگ نار
بیقرارم مثل مشک ری ملار
~
گیر گیرم مثل افتاده به خار
چاک چاکم مثل پاهای شقار
~
هاج و واجم مثل سرباز فرار
ناهلاجم مثل تیغی بر زهار
~
همچو منصورم به روی چوب دار
شاه مقصودم به شهر قندهار
~
نغز نغزم مثل شعر شهریار
وام و قرضم مثل مویم بی شمار
~
توی پوست خود نمی گنجم اگر
دور در گردن ببینم دست یار
~
مال گُل بار کرد و رفت از این دیار
احتمال زندنم یک در هزار
••
حاجی اکبری


