ای روشناییِ همه ی زندگانیم
ای روح دلنواز،ماهِ آسمانیم
باتو سکوت عشق مرالال می کند
ای خاطره ی خوبِ همه نوجوانیم
می ترسم ازدلی، که رها می کند مرا
بی تاب می شوم که از خود برانیم
قلبی که می تپید به کنج خیال تو
هر روز می شود،قبر استخوانیم
بی تو تمام شب صدامیزنم تورا
تقدیرمم نوشت ،بی تو روانیم
با عشق بودنت سفررا به سربرم
تنها که می شوم منم کاروانیم
چون قصه ای درازهمه نقل می کنند
این قصه ی من است،سرِهر زبانیم
شعرم بهانه بود که دلواپست شوم
شعرم بهانه بود که شاید بخوانیم
در بیت آخرم که گمنام می شوم
برگرد عشق من بازآ نشانیم…
.
.
.
“یه صورت ساده …ولی فوق العاده…ببین چه کاری دستی دستی دست دلم داده…”
تقدیم به خاطره خوب همه نوجوانیم….
ای روح دلنواز،ماهِ آسمانیم
باتو سکوت عشق مرالال می کند
ای خاطره ی خوبِ همه نوجوانیم
می ترسم ازدلی، که رها می کند مرا
بی تاب می شوم که از خود برانیم
قلبی که می تپید به کنج خیال تو
هر روز می شود،قبر استخوانیم
بی تو تمام شب صدامیزنم تورا
تقدیرمم نوشت ،بی تو روانیم
با عشق بودنت سفررا به سربرم
تنها که می شوم منم کاروانیم
چون قصه ای درازهمه نقل می کنند
این قصه ی من است،سرِهر زبانیم
شعرم بهانه بود که دلواپست شوم
شعرم بهانه بود که شاید بخوانیم
در بیت آخرم که گمنام می شوم
برگرد عشق من بازآ نشانیم…
.
.
.
“یه صورت ساده …ولی فوق العاده…ببین چه کاری دستی دستی دست دلم داده…”
تقدیم به خاطره خوب همه نوجوانیم….
شاعر نیما نورعلی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو