نمایشنامه چیست؟
سوالی که اگر پاسخی برایش یافت شود ،مسئله ی اصلی نمایشنامه نویسی حل خواهد شد .ما باید به چه نوشته ای نمایشنامه بگوییم؟ تفاوتهای اساسی نمایشنامه با سایر انواع ادبی در چه فاکتورهایی خلاصه می گردد؟
ابتدا باید اعتراف کرد که رکن اصلی یک نمایش ،بازیگر است.بازیگر در هر شرایط و زمان و مکانی می تواند نمایش برپا کند.این نمایش حتی می تواند بر پایه ی بداهه باشد (مثال بارز آن نمایشهای ایرانی از قبیل تخت حوضی و میدانی است)با این وصف نمایشنامه وقتی می تواند خودی نشان دهد که عرصه ای مناسب برای بازی و جلب تماشاچی و ارائه ی ایده ایجاد کند .و دارای مختصات ویژه ای باشد :
1- اصالت داشته باشد .بدین معنی که نو باشد .حتی المقدور پیش از این یا نوشته نشده باشد ،یا از زاویه ای نو به موضوع نگاه شده باشد .
2- از تکنیک مناسب برخوردار باشد .حکایت ظرف و مظروف .بعضی متنهای نمایشی دارای بار موضوعی بالا و ایده ای وسیع می باشند اما در ساختاری ضعیف و تکنیکی نا مناسب نوشته می شوند .
3- نویسنده به موضوع احاطه ی کامل داشته باشد .مطلع بودن از علوم انسانی و سایر علوم مرتبط با آنچه در نمایشنامه نوشته شده است ، به واقع نمایی آن کمک بسیاری می کند .
4- نمایشنامه دارای زیر ساخت واقع نمایی باشد .این موضوع با واقع گرایی متفاوت است .واقع نمایی یعنی اتفاق افتادنی .مهم نیست در چه سبکی می نویسیم ،اما مهم آن است که جوری وقایع بیان شود که برای بیننده یا خواننده موجه باشد و قابل باور .که این مسئله به ساختار برمی گردد.
5- فاکتورهای جذب مخاطب را دارا باشد .این یکی از مهمترین موارد در نمایشنامه نویسی است که اغلب از آن به عنوان موردی پیش پا افتاده یاد می کنند .در حالی که به نظر نگارنده یک مورد اساسی و مهم می باشد .مواردی مثل طنز ،تعلیق ،شخصیتهای بکر و جذاب و…نباید فراموش شود .زیرا ما باید ابتدا تماشاگر را روی صندلی بنشانیم ،بعد برایش از موضوعات مهیب حرف بزنیم.
نکاتی چند در باب نمایش نامه خوانی و اقتباس برای نوجوانان
چندین سال است که به همت مدیران محترم حوزه هنری استان زنجان چند همایش نمایشنامه خوانی برگزار گردیده که به نوبه خود تحولی است و از جهاتی حائز اهمیت .از آنجا که اهداف آموزشی در زمینه نمایشنامه خوانی، نمایشنامه نویسی، اقتباس از مجموعه های پرمایه و غنی ادبیات فارسی به منظور مطالعات هنری، زبانشناسی، اجتماعی، و مردمشناسی، برای کودکان، نوجوانان در مقاطع تحصیلی ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان و از سویی دیگر گشودن دریچه ای به سوی قلمرویی اطمینان بخش جهت حضور تجربه گرایان حوزة تئاتر و پرفورمنس و ورود ایشان به قلمرو تئاتر حرفه ای ، همه و همه می توانند در زمره دستاوردهای این جشنواره ها باشند لذا در صدد برآمدم بطور اجمال نکاتی را به زبان ساده در خصوص موارد مذکور به استحضار برسانم.
تعریف:
خواندن دراماتیک و تأثیرگذار یک نمایشنامه مکتوب، قرائت و ترجمان اپیزود یا اپیزودهایی از یک نمایشنامه، خوانش یک طرح نمایشی ،باز خوانی، بازپردازی ویا دکلمه قصه و یا داستانی به صورت دراماتیک به قصد دستیابی به اهداف ویژه ای از قبیل آموزش خواندن در مقاطع تحصیلی پایین و یا مطالعات اجتماعی وآشنایی با قهرمانان تاریخی یا کلیه اهدافی که تئاتر یا پرفورمنس در برمی گیرد را می توان نمایش نامه خوانی نامید.
مشارکت در ایفای نقش از طریق نمایشنامه خوانی
در نمایشنامه خوانی دو یا چند نفر متن یا متون نمایشی را با استفاده از مهارت های صدا و فن بیان و تانسیونهای(حرکات کوچک وریز) بدنی می خوانند تا به مخاطب القا کنند که فضا و مکان و زمان نمایش و شخصیت و شخصیت پردازی و اکسیون نمایشی را تجسم نمایند. و از آنجا که در چنین اجرائی حرکت کامل به کار نمی آید. بنابراین جلسات تمرین کمتر و آن جلسات معدود نیز محدوداست به تمرین مهارت های بیان واز سوی دیگر چون نمایشنامه خوانان هنگام بازخوانی متن نمایشی نشسته اند و تماشاچی نیز موظف است به تجسم، هیچ صحنه پردازی ، لوازم صحنه، حرکت در صحنه، طراحی لباس و سایر لوازم نیاز نیست، اما چنانچه استفاده از کلاه، عینک، کراوات ویا لوازم کمینه ای که بتواند به مخاطب یا تماشاچی کمک کند تا با یک شخصیت نمایش بیشتر آشنا گردد پس می توان از آنها بهره گرفت.
نویسندگان نمایشنامه های نمایشنامه خوانی نیز با سایر متون نمایشی تفاوتهایی دارند. زیرابرای آفرینش اینگونه متون به منظور ایجاد تخیل و تجسم در ذهن تماشاچی از تکنیک های دیگر تا حدی متمایز بایستی بهره گیرند. مثلاً برای داستانهای تاریخی تأکید بیشتر بر روی بیان ترجمانی صدا است تا تماشاچی زندگی در گذشته را راحت تداعی کند (مثلا گویش رایج مردم در عصر صفویه، ساسانی یا اعصار دیگر تاریخی).
از سویی نمایشنامه خوان بیشتر از اینکه مستقیماً با نقش مخاطب رو در رو باشد بایستی بیشتر رو در روی تماشاچی و مستقیما با او صحبت کند. بازیگر بر روی صحنه نقش مخاطب را تماشاگر فرض می نماید ولی در نمایشنامه خوانی مخاطب در تخیل احساسی صحنه مشارکت می نماید مگر اینکه در نمایش اهداف دیگری در جهت دریافت عکس العمل متفاوتی از تماشاچی در نظر گرفته شده باشد. گاهی یک داستان بلند تاریخی را می توان برگزید تا بخش های مهم و جالب تر آن را آداپته نموده و بازخوانی دراماتیک نمود تا نوآموز دبستانی یا راهنمایی که با اصل آثار بزرگ آشنا نیست و توان آشنایی با آن را بطور کامل ندارد از این طریق با آن آثار یا برهه تاریخی آشنا گردد و بدینوسیله در تماشاچی نیز القاء شود که آن اثر را بخوانند.
انتخاب و آماده ساختن نمایشنامه خوان
پیش از اینکه نمایشنامه نویس جوان بتواند دست به انتخاب متن وسر انجام اقتباس آن برای نمایشنامه خوانی بزند نکات زیر میتواند به او کمک کند تا با تکنیک های لازم آشنا گردد. در انتخاب نمایشنامه خوان باید نکات زیر رعایت شود:
الف: نمایشنامه خوان بایستی توانایی تحلیل شخصیت نمایشنامه را داشته باشدوابعاد شخصیتی آن را به خوبی بشناسد تا بتواند از عهده جان بخشیدن به آن برآید.
ب: کار دور میز ، خواندن متن و آشنایی با لحن های مختلف بیان( لحن به معنای بیان موضع گوینده نسبت به شنونده مانند لحن آمرانه فرمانده به سرباز، عاشق به معشوق، وغیره) داشته باشد.
ج: نمایش خوان را می توان انتخاب نمود ویا ممکن است خود داوطلب نقش خاصی باشد، پس از انتخاب بایستی خطوط دیالوگ های خود را برجسته نماید وبه او اجازه داد که نقش را در سکوت ابتدا بخواند سپس مراحل خواندن راطی نماید.
د: اگر متن مزبور در یک کلاس درس ویا در میان گروه اندکی مخاطب خوانده میشود، انعکاس صدا، عکس العمل احساسی و رفلکس های بدنی میتواند از جهت رفتار شناسی و مطالعه اجتماعی مورد ارزیابی قرار گیرد.
ه: از لحاظ فن بیان بایستی نماشنامه خوان دارای رسایی صدا، شمرده گویی،آشنابه طرز تلفظ درست لغات و اصطلاحات رایج و حتی منسوخ، ریتم و ضرب آهنگ گفتاری دراماتیک، و سایر مهارت های بیانی نمایشی باشد.
و: اگر متن شاعرانه است نمایشنامه خوان باید در دکلمه اشعار ماهر باشد.
فواید نمایشنامه خوانی به عنوان روشی برای مطالعات اجتماعی
نیاز به آشنایی با تاریخ و پیوند دیروز وامروز ، آشنایی با گویش های دوره های مختلف تاریخی به منظور مطالعات اجتماعی از یک سو و اصل نوشتن ماهرانه متون نمایشی با توجه به اینکه تئاتر یک ارگان مدرن و کارآمد بسیار موثر در فرایند گفتمان سازی در راستای مدرن سازی جامعه از سوی دیگر انکار ناپذیر است. یافتن متنی برای کودکان به قصد اقتباس بیش از هر چیز نیازمند است به خواندن یک داستان تاریخی طولانی. این امر سبب آشنایی ایشان با نحوه زندگی گذشتگان می گردد. برای تحلیل دقیق برهه ای از تاریخ ویا شخصیت های آن دوره نمایش خوان بایستی آشنا باشد با بستر تاریخی و سایر دلایل برای ارائه صحنه اداپته شده برای القا احساس لازم و فهم درستی از آن لحظه تاریخی منتخب . بسیاری از قصه های تاریخی کلمات و اصطلاحات ویژه دوره خاصی را معرفی می نمایند که در زمان حاضر دیگر به کار نمی روند و کاربرد دوباره آنها دایره واژگانی دانش آموز و مخاطب را ارتقا میدهد.
نویسندگی خلاق و موثر و خوانش انتقادی متون از اهداف مهم مطالعات اجتماعی است. بنا بر این اگر متنی در این راستا انتخاب گردیده تا هدف مذبور را با دراماتیزه کردن آن بخش از داستان تاریخی تامین نماید پس نمایشنامه نویس بایستی :
دیالوگ های راوی را بنگارد، مقدمه ای برای معرفی شخصیت نیاز است و روند متوالی رویدادها به لحاظ زمان، مکان، و علت و معلول بایستی (در نمایشنامه های کلاسیک) به اطلاع تماشاچی برسد.
گره های درونی نیز بایستی در نوشته افزوده گردد تا متن خوان بتواند توصیفات لازم را در اختیار تماشاچی بگذارد و دیالوگ های پایانی بایستی در پی تعلیقی باشد که تماشاچی را به شکلی منطقی از لحاظ اندیشه و احساس درگیر کرده و تا پایان همراه خود راهبری نماید.
برای تماشاچی نیز بایستی فضایی در نظر گرفته شود که به راحتی و با دقت هرچه بیشتر به تخیل و تجسم صحنه پرداخته و توجیه منطقی برای کنش های کیفی نمایشی بیابد. طرز نشستن برای نمایشنامه خوان بسیار اهمیت دارد. نشستن روی کف صحنه، صندلی یا سه پایه می توانند گویای تفاوتهای بارزی باشد مانند تفاوت های سنی، اهمیت شخصیت در صحنه و یا روابط بین شخصیت های نمایش.
مثلا یک خانواده به این ترتیب می توانند بر روی صحنه نشینید. فرزندان کف صحنه، والدین بر روی صندلی و پدر و مادر بزرگ بر روی صندلی راحتی چنانچه لازم باشد.
مسیر ورود به صحنه و خروج از آن از اهمیت برخوردار است.
همه شخصیتها بایستی روبروی تماشاچی کنار تریبون یا جایی پشت تریبون بنشینند.
معرفی شخصیت ها توسط راوی با سر تکان دادن شخصیت ها برای تشخیص نقش آنها می تواند انجام پذیرد.
برای حفظ تشابه با تماشاچی از لحاظ ظاهر لباس اصلاً لازم نیست .
پوشیدن تی شرت یا هرگونه زینت آلات اضافی لازم نیست.
استفاده از تصویر لازم نیست.
به هنگام خواندن نمایش بازیگر حق ندارد (همانند سبک های رئالیستی)با هر چیز یا هر صدایی باعث اختلال ذهنی تماشاچی گردد.
مناسب است که طرز نوشتار متن در همه نسخه های متن نمایش که در دست بازیگران است یکسان باشد.
همه نوشته ها در 2 ستون از وسط تا شده باشد و در جلدی سیاه قرار داشته باشند.
نمایشنامه خوانان نبایستی با همدیگر همزمان ورق بزنند.
دیالوگ ها بایستی برای تماشاچیان (بویژه با تناسب سنی) آشنا باشد و نیازی به تعمق زیاد برای یافتن معنا نداشته باشند.
فرا افکندن صدا بخشی ضروری است برای نمایشنامه خوان و متن خوان بایستی چنان به متن مسلط باشد که تنها با یک نگاه همه خط های آن را تداعی کرده و رو در روی تماشاچی دیالوگ ها را بگوید تا هم رساتر گردد وهم تاثیر بخش تر.
خواننده متن بایستی شخصیت ها را بخوبی بشناسد تا احساسات و ابعاد شخصیتی را به تصویر بکشد. همه نمایشنامه خوانان بایستی هوشیار بوده و بدقت به دیالوگ های دیگر نمایشنامه خوانان توجه داشته باشند. چنانچه فرد یا افرادی که متن می خوانند بی توجه بوده و احساس خستگی و ملال را از خود بروز دهند هیجان و مشارکت تماشاچی مختل خواهد شد.
انتخاب صحنه هایی از رمانهای تاریخی یا زندگینامه ها برای اقتباس یا آداپته.
اگر متن مورد نظر برای نمایشنامه خوانی برای جلب توجه تماشاچی به یک رویداد تاریخی مهم یا یک شخصیت مهم و یا یک دوره خاص تاریخی برگزیده شده باشد گزینش صحنه منظور بسیار مهم است.
گرچه قصه تاریخی که در آن دیالوگ جریان داستان را بیشتر به پیش می برد تا توصیفات،راحت تر آداپته می شود اما در این خصوص می توان از زندگینامه ها و افسانه ها نیز استفاده نمود.
آن صحنه مورد برای آداپته بایستی قابلیت و جذابیت دراماتیک نیز داشته باشد.
چه متنی جاذبه دراماتیک دارد؟
متنی که کشمکش در آن برجستگی ویژه ای داشته باشد.
کشمکش می تواند لزوماً فیزیکی و عینی نباشد.
هرچه تعداد شخصیت ها کمتر و میزان گفتگوها نیز بیشتر باشد آن صحنه در متن داستان تاریخی آسانتر آداپته دراماتیک می گردد. و اگر سهم گفتار راوی زیادتر باشد درگیری مخاطب (تماشاچی) در تجسم صحنه ها کاهش می یابد. تعداد زیاد شخصیت ها باعث تأخیر و یا عدم تشخیص روابط بینابینی آنها توسط تماشاچی در زمان مناسب گردد.
پیشنهاداتی برای نگارش متون نمایشنامه خوانی
در اینجا تکنیک هایی برای ورود به قلمرو متون مناسب نمایشنامه خوانی ارائه می گردد:
1- تمامی متن منتخب را که قصد برگزیدن صحنه ای از آنرا برای آداپته نمودن دارید بطور کامل بخوانید و اطمینان بیابید که صحنه مورد نظر به تماشاچی کمک خواهد کرد که تصاویر ذهنی از آن زمان و دوره تاریخی و تجسمی از سبک زندگی آن دوره را در خواهند یافت.
2- بهتر است از بخش آغازین کتاب صحنه ای را برگزینند تا همه طرح و داستان لو نرود (برملا نشود) پس در خواندن مجدد آن صحنه با توجه به در نظر گرفتن مخاطب فرضی مورد نظر خود و قدرت درک آنها گفتگوها را انتخاب کرده و با قلم مناسب آنها را های لایت کنید.
3- دوباره آن قسمت را بخوانید و توصیفات یا گفتگوهایی که به شناخت بیشتر شخصیت های نمایش و یا پیش بردن جریان رویداد کمکی نمی کنند را حذف کنید.
4- یک راوی بیافرینید تا اعمال نمایشی و گذر زمان را خلاصه نماید.
5- گرچه در متن داستانی مذکور تاریخی ممکن است اسامی درج نشده باشد بهتر است شما برای هر خط دیالوگ اسامی شخصیت هارا درج نمائید. و هر شخصیت، دیگری را با اسم مورد خطاب قرار دهد زیرا شخصیت نمایشنامه خوان روبروی تماشاچی قرار دارد و نه روبروی شخصیت. بدینوسیله یکدیگر را با نام خطاب کردن می تواند به مشارکت تماشاچی یاری رساند.
6- اگر زبان گفتگو کنندگان در داستان تاریخی مستعمل شده و دیگر رواج ندارد. ضمن حفظ حداکثری واژگان و ساختارجملات، بایستی دیالوگ ها از فهم تماشاچی ها خارج نباشد در غیر اینصورت می توان برخی از واژگان را با واژه های جدید جایگزین کرد به نحوی که به اصل مضمون تاریخی صدمه نرسد.
7- اگر صحنه مذکور پر است از تعداد زیادی شخصیت، شما مجازید که شخصیت های غیر مهم و کوچکتر را حذف نموده و دیالوگ های آنها را با رعایت هویت مشترکشان به شخصیت بزرگتری ببخشید.
8- توصیف و دستور صحنه های مربوط به لحن صدا، ژست های لازم و یا میمیک صورت را در پرانتز به متن بیافزائید تا نمایشنامه خوان در ایفای نقش و خواندن آن یاری کند. این توصیفات پس از ذکر نام شخصیت و قبل از دیالوگ بایستی درج گردد و چنانچه در بیان، میان دیالوگ تغییر لحنی لازم است توصیف های مذکور در پرانتز در میان دیالوگ در پرانتز درج گردد.
9- چنانچه برای یک شخصیت به هنگام بیان ارتباط در سکوت مورد نیاز است بایستی نام آن شخصیت را در جای مناسب متن برجسته نوشت چنانکه گویی سخن می گوید و به جای درج دیالوگ توصیفات لازم را درج نمائید.
10- متن را در کاغذ قطع معمولی از وسط تا شده برای درج دیالوگ در دو ستون به شکل جزوه درسی درآوری