قالب شعر: شعر نیمایی
هر سنگ و گیاهی
لب این رود پرآب
طعم شیرین حیات را
در آرامش لحظه ها
می ریزد
و عشق
این پدیده روشن و ناب
روزن احساس مرا
می گشاید به ترنم نور و صدا
که در آواز طبیعت جاری است
که در آواز پرندگان
می جوشد
و هیاهوی جادویی گلها
لذت ناب تماشا
روی این ثانیه ها می پاشد
تا بروید
همه آوای نیایش
همه پرواز روان
در حریم اندیشه دوست
این سکوت پر معنی سنگ ها
مرا می برد آن سوی تماشا
و آواز باستانی دورها
نقش ها و یادها
همه را می شنوم
چه نشانه های روشنی
اینجاست
از حضور غایب دوست