من امشب دیده ام با جزر و مد آن ماه کامل را
که از نزدیک می آید به دریا میزند دل را
به زیر آب خواهد رفت امشب قامت شهرم
به خیر مقدمش آورده او امواج ساحل را
زمین چرخیده این یکبار دور ماه، تا شاید
قبول از ما و من امشب کند این دور باطل را
کمی دور است اما نردبانی از غزل دارم
که آسان تر کند شاید کمی این راه مشکل را
ولی افسوس کم کم خلوتم کوتاه میگردد
سحر بیدار دارد میکند این خلق غافل را
اگر یک بار دیگر ساحلم را ملتهب سازد
تحمل میکنم یک ماه این خورشید عاجل را