یار محبوبم کجایی گوشه چشمی به ما کن
خنده زن با خنده هایت درد این دل را دواکن
خنده زن با خنده هایت درد این دل را دواکن
با خودت هرجا که هستی چاره دردم بیاور
در درون سینه چون ما کاخ دلرحمی بنا کن
بی وفا یی کردهام گربا وفایی پیشه کن تو
یا اگر نامهربانم تو به آن عهدت وفا کن
عهدبستی با دل من تا ابد پیشم بمانی
داداز هجران پس کجایی بی وفا ترس از خداکن
تا قیامت این دل من جای توباشد نگارا
گر به غیرم دل ببندی از شکست من حیا کن
یاد آن نیمهشبی که بسته بودیم عهدو پیمان
خواب عشق هر شب ببینم بر دلم گویم صفا کن
گر بخواهی یار خوشخوان باز برگردد به سویت
ناصرا در وقت عشرت بر همین جمله دعا کن
شاعر ناصر پورصالحی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو