روزی در این جهان همه مهمان بوده اند
از بازی فلک همه حیران بوده اند
از بازی فلک همه حیران بوده اند
پیشینیان چه شد به کجا سر سپرده اند
دادند دست بر سر پیمان بوده اند
چون ما زدند حرف ز دنیا و کار او
دلخوش به عشق سرخوش دوران بوده اند
ایکاش این صدا برسد بر گذشتگان
فرزانگان دهر در پی عرفان بوده اند
بر عاشقان لایق سابق شوم فدا
چون بر در وفا همه دربان بوده اند
ناصر تو را لیاقت گفتن ز شانشان
آن نیست این بگو خو ش و یک جان بوده اند
شاعر ناصر پورصالحی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو