فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

ناصر پورصالحی – افسانه شد

بعد تو ای خوب من دفترم افسانه شد
خط به خطش دگر واژ ز غمخانه
شد

کاش نمی آمدی کاش نمی دیدمت
بی رخت عالم به من وای چه بیگانه شد

تا بزنیم حرف دل فرصت گفتن نبود
این دل پر غصه ام برهم و دیوانه شد

وصل تو بر من دهد هدیه خدای جهان
هیچ نخواهم دگر گویم عجیبانه شد

باهم اگر سر نهیم بر دل دوزخ چه باک
بر نظرم آن زمان لایق شکرانه شد

گر زتب عشق من خاطرت آزرده ام
بگذر از این کار دل گو ی ر فیقانه شد

باتو به هر جا روم هست مثال بهشت
بی تو بهشت برین گوشه ویرانه شد

نام تو ناصر چو خواست نوک زبان آورد
مست شدو از جنون راهی میخانه شد


شاعر ناصر پورصالحی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو