فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 شهریور 1403

نازنین پورمحمد

در غبار لحظه ها گم می شود
مانند یک ستاره
_بی فروغ_
بی اعتنا شبیه سوسو می شود
در هیاهوی شلوغ یک صدا
نقشی از سکوت می شود
خورشید در دست دارد ولی

بنده سیاهی شب می شود
تنها می شود
برای تنهایی اش حصار می شود
کسی را در خلوتش راه نیست
شبیه یک چاه
بی انتها می شود
تب بی پایان غنچه ای
در تاب باز شدن می شود
خسته می شود
و بعد
در سرازیر دوش آب
به سرخی خون می شود