فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

مهین بهمنی – شبهای طوفانی

بدین حال پریشانم ، ملولی درفغانم

دراین شبهای طوفانی گریزان ازجهانم

میروم آزرده خاطر ، زیرنورماه تابی

بازهم افکارتلخی میزند غارت به جانم

گام های ناتوانم می کشم بر سنگ ها

می شمارم باقدم ها دردهای بی امانم

چون شدو چین شد؟ چراها برزبانم

ازکجاخوردم کجارفت آرزوهای نهانم

فوج آلامی چوشلاقی زند برپیکرخم

خاطرات مبهمی سوزدتمام استخوانم

میکنم ناله مگر سهمم چه بود اززندگی

عمرمن شدخون دل خوردن ز ارکانم

رفت وطی شدروزگارم دربلادبی کسی

حال آن مرغ غریبم رفته دیگرکاروانم

مثل هرشب تاسپیده باز زدبربام خانه

میخزم آنگه بسوی سرنوشت بی نشانم

تاشبی دیگرکه مهمان چنین ویلانی ام

قطره اشکی آشناراگونه خود میفشانم

شاعر مهین بهمنی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو