چونان دنی شد گردش این چرخ روزگار
امیدها شد بی رمق حتی به سوی یار
دل مست باده ی غم و دلدار سرخوش است
نامرد و نالوطی خفی در پوشش تبار
پیک اجل خاموش می آید فرو ولی
آمال و آرزو ، به یکباره شد غبار
امیدها شد بی رمق حتی به سوی یار
دل مست باده ی غم و دلدار سرخوش است
نامرد و نالوطی خفی در پوشش تبار
پیک اجل خاموش می آید فرو ولی
آمال و آرزو ، به یکباره شد غبار
« آژمان »
شاعر مهران صبوری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو