بخت گهی از تو نهان میشود
دوست گهی دشمن جان میشود
گاه زمستان تو همچون بهار
گاه بهار تو خزان میشود
میرود ایام جوانی ز دست
قامت ما همچو کمان میشود
سود و زیان را تو چه دانی که چیست؟
سود تو گاهی به زیان میشود
هر چه کنی در پس هر پرده ای
پرده چو افتاد عیان میشود
تلخی گفتار که از حد گذشت
سرزنش و زخم زبان میشود
خبط و خطاهای تو را عاقبت
لطف خداوند ضمان میشود
از کرمش مَردِ شبان شاه شد
وز غَضَبَش شاه شبان میشود
سر به اطاعت نِه و از او مپرس
از چه چنین است و چنان میشود؟
هر چه دلت خواست نه آن میشود
هر چه خدا خواست همان میشود.
« مهران اسدپور »
–
بیت آخر این غزل وام گرفته از اثر
ماندگار علامه طباطبائیست که در بین
مردم به صورت مَثَل و به اشکال
گوناگون نقل میشود …
هر چه دلت خواست نه آن میشود…
هر چه خدا خواست همان میشود.
شاعر مهران اسدپور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو