مهدی عابد ابراهیمی – ققنوس

نازنین دیشب دلم ، تا پای معراج تو رفت
دل به دریا زد و با ،گیسوی مواج تو رفت

ماه رویت ، انچنان تابید ، برد از دل قرار
جان ودل ایمان ودین، یکجابه تاراج تورفت

مجمری بودت به رخ، آتش به دامان تا فکند
دل چواسپندی جهیدو ،بر تش ساج تو رفت

گوهری در چهره داری ،چون فتابست و دلم
بال ققنوسی کشان، تا دار حلاج تو رفت

خط وخالی از غزل درچشم مستور تو بود
نقد جانم بر قمار ، چشم لیلاج تو رفت

مشعلی شور آفرین بودش رخت ،زیر نقاب
تا نهان خان درونم ، تیغ آماج تو رفت

بی پناهی انچنان مامن گرفت از دل که دل
چون کبوتربچه ای درسایه ای کاج تو رفت

لشگر مزگان، به صف کردی، بجانم تاختی
آستانم ،ملک جانم ، جمله در باج تو رفت

رفته ای اما هنوزم ، پادشاه دل تویی
تا که مروارید دل ،بر زینت تاج تو رفت

#مهدی_عابد_ابراهیمی
تقدیم شما عزیزان دوست