عاقبت می ترکد بغض تل انبار شده
به یقین می شکفد غنچه ی انکار شده
به یقین می شکفد غنچه ی انکار شده
شعله ی جور وستم مانع ققنوس نشد
ای تبردار ستم ریشه پدیدار شده
صبح صادق بدمد حارس شداد ببین
که همین قصر یخی برسرت آوار شده
مرهمی کو که نوازد تن سهراب مرا
ای طبیبان نظر فرصت تیمار شده
انکه عقرب شد و بر جان ودلم نیش بزد
توله کرمیست که باخون خودم مار شده
با کبوتر شدن ما این در سنگی شکند
تازد ان مرکب اندیشه که بیدار شده
ای ضحاکان زمان طالب خونم نشوید
خون من نوش شب هند جگر خوار شده
بس کن ای عابد حراف که کرکس بخورد
انکه منصور ستد تاج سر دار شده
#مهدی_عابد_ابراهیمی
تقدیم شما جانان
شاعر مهدی عابد ابراهیمی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو