فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

مهدی رستادمهر – خنجر

تا او به دنیا آمد‌ از مادر
دل را شد ابرویش چنان خنجر
شمشیر او شد با زمان بران
بران تر از شمشیر آهنگر
ببرید دلها و به خون غلطاند
هر قدر شد آن گل شکوفاتر
رحمی کجا دارند مه رویان؟!
گویند از جان و تنت بگذر
از فخر خود سرمست می گردند
تا عاشقی را می زنند آذر

شاعر مهدی رستادمهر

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو