فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

مهدی آذین – دگر نمی کنم

بازی عشق و عاشقی بار دگر نمی کنم
نقش و قلم نمی زنم شعر و غزل نمی کنم
شهر پر از شراره ها بوی زباله می دهد
جز هوس حرام خود کار دگر نمی کنم
جان که بدر برم از این هجوم عاشقانه ها
نفرت و خشم می شوم جز ز خطر نمی کنم
در بغل فرشته ها آتش دوزخم فسرد
شعله اگر کشم به شب سجده سحر نمی کنم
خون سیاه می شوم در رگ تاریکی شهر
به زیر جلد سایه ها چونکه بسر نمی کنم
یاد ندارم از کسی که دل بدست من سپرد
چو خود از این سپرده دل یاد دگر نمی کنم

م.آذین

البته این شعر در قالب غزل مشکلاتی دارد. مثل لام در “غزل” مصرع دوم که با “دگر” در مصرع اول هم قافیه نیست و برخی تغییرات در وزن ابیات. ولی محتوا و وزن رو دوست داشتم و چون اغلب در غالب کلاسیک شعری نمی گم لطفا به من خیلی سخت نگیرید … 🙂

شاعر مهدی آذین

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو