فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 12 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

مصطفی مهرانی – صیدِ صیاد


دیدم و کیش رخ چهره ی ناز ات شده ام
بعد از آن بود که دل باخته، مات ات شده ام

بعد از این باختن از چشمه ی چشمان خمار
شده ام سالم سابق که خراب ات شده ام

هرچه کردم که نشد سیر سیاحت کنم اندام تو را
من که راضی به همین دیدن خواب ات شده ام

تو چو صیاد شدی، دام نهادی به ره ام
منم آن صید که مشتاق به دام ات شده ام

ای که تو عمر من و روح و روانم شده ای
چه بخواهی چه نخواهی که به نام ات شده ام

هرچه که سنگ زدی من نرمیدم ز برت
که همی قمری در دام تو و ساکن بام ات شده ام

من که در کوره تفتیده ایام چنین پخته بدم
در کمندت تو ببین، وه که چه خام ات شده ام

امید.م

شاعر مصطفی مهرانی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو