شب بیامد خبری از بر آن یار نشد
آسمان بر غم سنگین ما غمخوار نشد
مدد از واژه بجویم تا که وصف تو کنم
واژه ها خسته ازین توصیف آشکار نشد
من که رسوا شده ام در دل این شهر غریب
عاشقی؛ تهمتی سنگین که انکار نشد
ما گناهکار به این غمزه ی معشوق شدیم
حسرتی میکشم این دل که گنهکار نشد
ما سزاوار چنین توبه شکن ها بوده ایم
اینچنین توبه شکن بود و سزاوار نشد
آسمان بر غم سنگین ما غمخوار نشد
مدد از واژه بجویم تا که وصف تو کنم
واژه ها خسته ازین توصیف آشکار نشد
من که رسوا شده ام در دل این شهر غریب
عاشقی؛ تهمتی سنگین که انکار نشد
ما گناهکار به این غمزه ی معشوق شدیم
حسرتی میکشم این دل که گنهکار نشد
ما سزاوار چنین توبه شکن ها بوده ایم
اینچنین توبه شکن بود و سزاوار نشد
شاعر مشهود گودرزی نژاد
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو