فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

مرتضی عبدلی – یلدا

ای که لبخند تو را شکل خدا می دانم
در بهشت غم تو شادترین انسانم

خود بخوان قصه این عشق و جنونم را از
چشم گریان و دل خون و لب خندانم

سجده بر خاک رهت عین عبادت باشد
من نمازم همه را سمت رخت می خوانم

روزگاری که خدا ملعبه روی و ریاست
گر سراپا همه کفرند تویی ایمانم

با خیال تو در آفاق چه می پروازم
شاد و آزادم اگر در قفس زندانم

گرمی لطف تو را از دل و جان می خواهم
سردی قهر تو را نیز بدان خواهانم

روز میلاد تو یلداست عجب نیست که من
اینچنین در شب گیسوی تو سرگردانم

شاعر مرتضی عبدلی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو