
از باغ درون قفس افتاد قناري
فرياد كشيد از نفس افتاد قناري
آنقدر به درد دل او گوش ندادند
تا پر شد از اندوه و پس افتاد قناري
***********************
امروز براي من شرابي اي عشق
هرچند كه از پايه خرابي اي عشق
يك لحظه اگر حال خوشي مي بخشي
يك عمر براي دل عذابي اي عشق
*************************
ديوانه ي آرام نمي شد باشيم
تو وحشي و ما رام نمي شد باشيم
مي خواستي از ما به مرادت برسي
ما طعمه ي اين دام نمي شد باشيم
************************
يك روز شبيه حوصله سر رفتم
از حد خودم كمي فراتر رفتم
زنگ در خانه ي شما را كه زدم
ترسيدم و مثل بچه ها در رفتم