آرزو نوری
چون پرکاه
نشسته روی یک توده آب
و دلش می خواهد
باد کوبنده و سرد
بوزد بر تن این مرده شوم
و تکانی بخورد
زیر دانایی باد
حس مرداب کبود
چه خیال خامی
در سرش می چرخد
همگان می دانند
بستر این مرداب
مدفن جنبش هر حادثه ای است
بخش شعر نیمایی | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران