به گزارش پایگاه خبری شاعر رضا اسمخانی؛ مدرس کارگاه شعر انقلاب حوزه هنری ؛ ضمن اشاره به برگزاری کارگاه بررسی «شعر انقلاب» در شامگاه روز چهارشنبه 18 بهمن ماه 1402 در حوزه هنری زنجان، گفت: در این کارگاه جریان شکلگیری شعر انقلاب مورد بررسی قرار گرفت و ادامه داد: این کارگاه با مقدمه تحولات شعر نو از آغاز تا انقلاب و شروع شکلگیری شعر انقلاب از زمان مشروطه بوده و پس از آن دورههای مختلف از جمله قیام ۱۵ خرداد 42 تا انقلاب ۵۷، دوره هشت ساله دفاع مقدس و اتفاقات پسا جنگ و دورههایی از جمله مقاومت اسلامی در عصر حاضر، شهدای مقاومت و … طبقهبندی و مورد بررسی قرار گرفت.
اسمخانی اظهار داشت: شعر انقلابی که قبل از قیام ۱۵ خرداد توسط شاعران ایرانی سروده شده از لحاظ ماهیت تفاوتهایی با دوران بعد دارد و به شاعرانی که اشعار انقلابی سرودهاند، از جمله؛ ملک شعرای بهار، ایرج میرزا و میرزاده عشقی، عارف قزوینی، فرخی یزدی و… اشاره کرد و افزود: البته اشعار این شاعران با مضامین ملیگرایانه و ناسیونالیستیست که در نقد مشروطه سروده شدهاند.
وی با اشاره به اینکه بعد از سال 1342 همزمان با قیام 15 خرداد جریان شکلگیری شعر انقلاب صورت گرفته است، گفت: اولین شاعران انقلاب مردم هستند؛ چرا که با شعارهای «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» باعث شدند که شور و شوق جدیدی در بدنه انقلاب دمیده شود و به دنبال آن سایر شاعران وارد عرصه شعرگویی برای انقلاب شدند.
این شاعر افزود: تفاوت شعر انقلاب با شعر انقلاب اسلامی در این است که در اشعار انقلاب اسلامی ایثار، شهادت، استبدادستیزی و غرب ستیزی مطرح است و محورهای شعر حول و حوش وطن، شهدا و امام خمینی (ره) میچرخد. همچنین تفاوت عمدهای دیگری که در این دو دسته شعر مطرح میشود این است که در اشعار انقلاب که در زمان مشروطه توسط برخی شاعران سروده میشود گاهی مشاهده میشود که غرب را ستایش میکنند و هم حرفهای ضددینی میزنند.
وی خاطرنشان کرد: این اشعار شباهتهایی هم دارند که از عمده شباهتهای شعر انقلاب و شعر انقلاب اسلامی میتوان به لهجه انقلابی آنها اشاره داشت؛ چرا که لحن هر دو ستیزهجو، پرخاشگر و آزادیخواه است و در دسته اشعار حماسی قرار میگیرند.
اسمخانی اوجگیری شعر انقلاب اسلامی را سال 57 عنوان کرد و گفت: قبل از ورود امام خمینی(ره) بستر شعر انقلاب اسلامی شکل گرفته بود و اشعاری نظیر«ایران، ایران»، «هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید»، «خمینی ای امام ،خمینی ای امام»، «برخیزید، ای شهیدان خدایی» نشان از این شکلگیری دارد. البته همین اشعار انقلاب اسلامی هم گاها به دو نوع متفاوت نیز تقسیم میشوند که گاه با شعار «می کشم میکشم آنکه برادرم کشت» و گاه «برادر ارتشی، چرا برادر کشی؟» که ماهیت شعارها از نوع دوم به ماهیت شعر انقلاب اسلامی نزدیک تر است.
وی، دلیل ماندگاری این اشعار را همزمانی با حرکتهای انقلابی دانست و تصریح کرد: این اشعار با حرکتهای مردمی سروده میشود و این همزمانی باعث ماندگاری این اشعار هستند. همچنین هر هنری که با معنویت آمیخته شود و نیت خالصی داشته باشد در حین سادگی میتواند مخاطب خود را جذب کند و حس و حال انقلابی را در او به وجود آورد.
این شاعر با اشاره به اینکه بعد از انقلاب شعر جنگ بسیار گستردهتر از شعر انقلاب وارد کار میشود، افزود: در زمان انقلاب تعداد کمی شاعر نوگرا مشاهده میشود که در مورد انقلاب اسلامی شعر گفته باشند اما در جریان شعر جنگ در زمان جنگ تنوع در قالبهای شعری بسیار زیاد مشاهده می شود و شاعران نوگرایی را داریم که در مورد جنگ به شعرسرایی پرداختهاند.
اسمخانی با اشاره به اینکه از شاعران معاصر، سید حسن حسینی، سلمان هراتی و قیصر امین پور سه شاعر مطرح انقلاب اسلامی هستند و بعد از این شاعران دیگری نظیر طاهره صفارزاده، یوسف علی میرشکاک و علیرضا قزوه و حمید سبزواری را میتوان نام برد.
وی با اشاره به اینکه تعریف جدیدی از شعر انقلاب اسلامی در دوره حاضر مطرح میشود که صاحب نظران ادبیات به آن میپردازند، گفت: طبق این تعریف شعر انقلاب تنها با مضامین انقلاب و دین شناخته نمیشوند و عاشقانههای اخلاق مدار، مضامین سیاسی و اجتماعی و طنز هم میتوانند در قالب شعر انقلاب اسلامی قرار بگیرند.
این شاعر با اشاره به اینکه در شعر انقلاب اسلامی به دنبال روایتهای تاریخی نیستیم، گفت: هدف از شعر انقلابی تبدیل این اشعار به یک گفتمان جهانی ست و هر شعری که در بتواند خود را با معیارهای انسانی و اخلاقی وفق دهد، در این گفتمان قرار می گیرد.