فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

محمود رضا اکبری(هاتف) – هوای شهر ما

فقط خدا

” هوای شهر ما “

هوای شهر ما ، این روزها خاکستری باشد!
شنیدم عشق هم در احتضار و بستری باشد!

نجابت شد چه بی معنی ! ، ندارد حرمتی انسان!
که می گوید که “عفّت” شال یا یک روسری باشد؟!!!

عجب بازار بی خیری ! محبت زیر پا له شد!
برایِ ” عاشقی “! ، حتی اگر یک مشتری باشد!

کسی عیبی به کارِ خود نمی بیند! و معصومند!!!
و هر تقصیر هم، بر گردنِ جنّ و پری باشد!!!

سحر تا شام مَردم از پیِ نانی دوان هستند!
و دایم حرف از ” سنگک ” و گاهی ” بربری ” باشد !

زرنگان ! ، حکم فرمودند! تا بهتر بدانی تو!
در اینجا ، دستِ هر کس تویِ جیب دیگری باشد!!!

ببین هاتف! چه عاقل شد! ، گمانش شاعری داند!!!
یکی ” مجنون ” در این شهر است و آن هم”اکبری” باشد!

با احترام
محمود رضا اکبری
هاتف

شاعر محمود رضا اکبری(هاتف)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو