سخت است که عاشق بشوی یار نباشد
غمگین بشوی دست تو گيتار نباشد
غمگین بشوی دست تو گيتار نباشد
سخت است که در سینه جگر درد بگیری
آنوقت طبیبِ دل بیمار نباشد
درد است تو عاشق بشوی بعد، نگارت
از عاشقی ات هیچ خبردار نباشد
بدتر که تو در خانه بگردی و ببینی
آن عکسِ قدیمی ته انبار نباشد
خوبست به لب های کسی چشم بدوزی
وقتی هوسِ بوسه در این کار نباشد
ای کاش که در باغِ دلی، پیچک وحشت
بر قامت زیبای سپیدار نباشد
ای کاش دل عاشقی از عشق نگیرد
بر دوش کسی غصه تلنبار نباشد
#محمود_انصاری
شاعر محمود انصاری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو