احساس بدی دارم
خورشید نتاب این بار
خورشید بمیرانم
شب را تو بمن بسپار
خورشید نتاب این بار
خورشید بمیرانم
شب را تو بمن بسپار
یک فاجعه در راه است
یک صانحه ی منحوس
کابوس پس از کابوس
تکرار…پس از…تکرار
بدجور دلم تنگ است
دنیای قشنگی نیست
دریاب مرا دریاب
ای حادثه ی کشدار
یا پس بزنم با دست
یا پیش بکش با پا
یکسو به قدَر مجبور
یکسو به قضا مختار
عشق است من و دیوار
ریزد به سرم آوار
در حجم نفسگیرش
سیگار…پس از…سیگار
تا خاطره راهی نیست
تا لمس خیال تو
ای بر پدر دنیا
این فاصله را بردار
کم پرسه بزن در خویش
در خویش مرا گم کن
یکبارکه چیزی نیست
ای کاش فقط یکبار
#محمد_نیک روش
شاعر محمد_نیک روش
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو