فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

محمد لالوی – مستوری

جان برنمیتابم اگر ، مستی نباشد بیشتر
با غیر نزدیکم چُنان ، با مِی چنانم خویشتر

ما در ره میخانه ای ، عمری فُتادیم از نفس!
کو بوده از هر آدمی ، با ما ز ما درویش تر

با ما حرام و از حلال ، هرگز نباید صحبتی
از آن چنان بشنیده ام ، چندان مکرر پیشتر

عمری نخواهم آنچنان ، بی منت ساقی شود
عمری که دارد میزند ، ما را دمادم نیشتر

دل را نکوهش میکنی ، از مستی و دیوانگی
هر دل که مستش بیشتر ، بی شک درونش ریشتر

ای شیخ مستوری مکن ، با ذکرهای هر دمت
از ما چه پنهان میکنی ، وقتی تویی هم کیش تر

شاعر محمد لالوی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو