خنده کن زیبای من لبخند می آید به تو
بسکه شیرین است لبها قند می آید به تو
بسکه شیرین است لبها قند می آید به تو
بوسه دادی بی امان بر این دل مسکین من
وصله ی خوب سخاوتمند می آید به تو
اقتصـاد کشـور دل را شکـوفـا کرده ای
خـانه ات آبـاد دولتمنـد می آیـد به تـو
در زمین جایت نباشد بسکه سیمین منظری
باغ فردوس برین صد چند می آید به تو
خود تو استادی و ما شاگرد در این مکتبت
کی کجا در عاشقی یک پند می آید به تو ؟
محمد_عسگری
شاعر محمد عسگری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو