یا رب تا تب دارد نازد،دلبر بر دلخوش خود
خود شد خواب و تاب و توان،آن برد از دلخوش خود
یارب امشب شاید باید،خواهی ماهی به کرم
چون برخیزد از خواب ناز،خندد بر دلخوش خود
سالی مالی دارد خواهد ندهد خمس اش به فقیر
یارب از لب یک پنجم هم ندهد بر دلخوش خود
ای جان مرجان کو مو فشاند خواند نغمه ی عشق
امشب تا تب دارد شادان گرداند دلخوش خود؟
یک نکته:
طبق احکام دین مبین و شریف اسلام یک مسلمان،یک پنجم مال خویش را برای مصارفی مشخص شده به حاکم اسلامی می پردازد،یعنی توسط حاکم خمس به آنجا که باید برسد می رسد و اگر در شعر مستقیما از فقیر نام یردم به دو علت بود:
۱_معمولا در شعر بین دو عاشق و معشوق،از واسطه کمتر نام برده میشود.
۲_فقیر نماینده گروه اسمی نیازمندان در شعر و در واقعیت است(یعنی نیازمند)البته شاید گدا بالاتر باشد،از لحاظ استفاده در شعر
/
این شعر
تقدیم به خواهرم مهسا مسعود،برادرم بهزاد سطوتی و دوست عزیزم حمیدرضا صفرپور
شاعر محمد بابایی چگینی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو