فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

محمد بابایی – ماه عاشقی

برخیزو ببین ماه چه سان بر همگان رخ بنموده
دریاب دم عیش که معشوق ز رخ پرده گشوده
در بند، رقیبان و حسودان و معشوق به خلوت
وقت ست در آغوش بگیریش که آغوش گشوده
حیف است که از دست دهی فرصت مستی
برخیز،قدح گیر که ساقی همه مستان بستوده
فرصت مده از دست که ایام بکام است دگر بار
دلدار به بام است و غبار از دل عشاق زدوده
امشب رخ مهتاب تمام است و رخش قدربدانید
کو گوشه چشمی به ندیمان، هزارشب ننموده
انگشت سزا نیست ببرید دل از غیر که اینک
این بزم چنان است که یوسف آفرین جلوه نموده
نجوای سحرگاهی و باران اجابت چه زیباست
خوش آنکه در آغوش معشوق به نجوای غنوده


شاعر محمد بابایی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو