بر تلخیِ روزگار عادت دارم
هرگزنه گمان نبرشکایت دارم
گر گوش شوی منم زبان میگردم
از رفته وآمده حکایت دارم
پس شادبیا، بیخیالِ غم باش
هرچندکه من کمی کسالت دارم
دنیا که فقط هدایت تشریع نیست
هرفرد به اندازه ی عقلش رسالت دارد
با عشق وهنربیا ! بیامیز عزیز
تنها ؛ هنر و عشق اصالت دارد
آن داروی ِ عالی که استادم گفت
هرگز نرسیدی امین ! وای خجالت دارد
شاعر محمد امین نژاد
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو