
تقدیم به روح مقدس حضرت جواد الائمه(ع)”
وقتی که زهر بر بدن او اثر گذاشت
خشکید کام و بر جگر او شرر گذاشت
بدتر ز زهر زخم زبان های ام فضل
زخمی به جانِ زاده ی خیر البشر گذاشت
لب تشنه بود و جرعه یِ آبی به او نداد
خصمی که زهر داد و شرر بر جگر گذاشت
شادی و پایکوبیِ آن بی حیا زنان
مُهری به آه و ناله یِ آن محتضر گذاشت
بر پشت بام ، پیکر مولای شیعیان
ماند و عزا به شیعه ی اثنی عشر گذاشت
اما خدا توسط جمعی کبوتران
یک سایه بان به پیکرش از جنس پر گذاشت
از تشنگی و شدت زهرش خموش گشت؛
خورشید و داغ بر دل نجم القمر گذاشت
وقتی شد آشکار جنایات ام فضل
بر شیعه داغ سینه و چشمان تر گذاشت
آقا غریب بود و غریبانه جان سپرد
شیخ صدوق یک سندی معتبر گذاشت
محمدرضا عظیمی پور
#محمدرضا_عظیمی_پور
شاعر محمدرضا عظیمی پور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو