از نوگلی که داده به او رب العالمین
احمد چو دید زینتِ بابا میان دست
نامش نهاد زینب و بوسید از او جبین
لبخند ناز بر لب زهرا نشست ، چون
لبخند دید بر لب مولیَ المُوحدین
امشب دِلِ حسین و حسن شاد گشته است
از خواهری چو قرصِ قمر ، ماه و نازنین
زینب قدم نهاد به دنیا ، مبارک است
بر شیعیان شکفتن نسرین و یاسمین
صبرش رکورد حضرت ایوب را شکست
گینس نبود لیک به نقل از مورخین:
از او گرفت نام پرستار اجر و قرب
وقتی که گشت خادمه ی زین العابدین
با همّتش زُدود غم از فخرِ ساجدین
هم آفرین به زینب و هم زینب آفرین
هرکس قدم به رفع تَعَب از بشر گذاشت
یارب به روز حشر به زینب کن همنشین
امروز را به روزِ پرستار نام داد
تقویم ، چون ولادت زینب شُدش قرین
تبریک بر هر آنچه پرستار در جهان
تبریک بر هر آنچه طبیب است در زمین
با همت و تلاش شب و روز میبرند
رنج و مَحَن زِ سینه و رخسارِ هر حزین
خوش باد و پر سعادت وشاداب روزشان
روزی به نام زینب و شادیِ شاهِ دین
مطرب بیا که جشن عظیمی به پا کنیم
ساقی بریز باده که تا صبح . . . نقطه چین
محمدرضا عظیمی پور
شاعر محمدرضا عظیمی پور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو