فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 1 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

محمدرضا عظیمی پور – حادثه پلاسکو

عشق! آن لحظه ، به دلداری و تسکین آمد
مادری را که از این فاجعه ؛ غمگین آمد

با صدایی همه جا غرق شد از دود و غبار
قامتِ برج پلاسکو چو به پایین آمد

همه پیگیرِ خبر ، در پیِ تشدیدِ حریق –
خبرِ فاجعه در صدرِ عناوین آمد

گشته چندین تن از این مردم بیچاره ی شهر
زیر آوار له و مرگ به بالین آمد

کودکانی که به امید پدر خوابیدند
صبح دیدند پدر خفته و خونین آمد

آسمانی شده امدادگرِ مخلص ما
بار دیگر ملک الموت به گلچین آمد

نه از این فاجعه خون شد دل تهران ؛ لیکن
تن ایران زِ غمش جامه ی مشکین آمد

هرگز اینگونه نمیشد اگر اطفا حریق
بود آنجا و همان لحظه به تامین آمد

ایمنی کاش سرآمد بشود در هر کار
و بگویند به هر سانحه تضمین آمد

تسلیت باد به ایران غمِ این داغ عظیم
داغِ حُزنی که براین جامعه سنگین آمد

محمدرضا عظیمی پور

#محمدرضا_عظیمی_پور#پلاسکو #حادثه_پلاسکو #آتش_نشان #آتش_نشانان #امدادگر #امدادگران #شهید #شهدای_آتش_نشان #شهدای_امدادگر #تسلیت #ایمنی #سانحه #حادثه #آتش_سوزی #بازماندگان #ساختمان_پلاسکو

شاعر محمدرضا عظیمی پور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو