السلام و علیک یا شمس و الشموس
گر صورت خورشید لقای تو پرستیم
این سنت ما بود که خورشید پرستیم
سنت شکنی کار من و پیشه ی ما نیست
بت های خیالی جهان را بشکستیم
تو شمس و شموسی و انیس همه عالم
ما نیز به پای در این خانه نشستیم
ما را به طواف حرم کعبه چه حاجت
عمری چو کبوتر به سر بام تو هستیم
در دل هوس چشمه ی زمزم ننماییم
ار آب سناباد تو خوردیم که مستیم
خاریم ولی خار ز گلزار شماییم
پستیم ولی پای قد سرو تو پستیم
عمری چو خدیوی سر بازار تو بودیم
در کوی تو بودیم و ز اغیار گسستیم
گر صورت خورشید لقای تو پرستیم
این سنت ما بود که خورشید پرستیم
سنت شکنی کار من و پیشه ی ما نیست
بت های خیالی جهان را بشکستیم
تو شمس و شموسی و انیس همه عالم
ما نیز به پای در این خانه نشستیم
ما را به طواف حرم کعبه چه حاجت
عمری چو کبوتر به سر بام تو هستیم
در دل هوس چشمه ی زمزم ننماییم
ار آب سناباد تو خوردیم که مستیم
خاریم ولی خار ز گلزار شماییم
پستیم ولی پای قد سرو تو پستیم
عمری چو خدیوی سر بازار تو بودیم
در کوی تو بودیم و ز اغیار گسستیم
شاعر محمدحسین خدیوزاده
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو