فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

مجید شفق – صدا می برد مرا . !

شفق:
صدا می برد مرا. !

توفان حادثات ؛ کجا می برد مرا
شاید به موج خیز بلا می برد مرا

یکروز تا دیار غریبی و بیکسی
یکشب به شهر خاطره ها می برد مرا

از شومی فراق چه گویم که دست هجر
تا کنج انزوا و عزا می برد مرا

ای آرزوی دور ؛ ببین کز محیط خاک
شوق تو تا حریم خدا می برد مرا

هر آیه ای ز دوست سبکبالی آورد
تا خاک کوی یار؛ دعا می برد مرا

گلبانگ گرم مهر ز فرشم کشد به عرش
بنگر که از کجا به کجا می برد مرا

شوق وصال یار گشاید پرِ امید
گر بال اشتیاق ز جا می برد مرا

هر لحظه ای صدای دگر می رسد به گوش
تا خاستگاه خویش صدا می برد مرا

گر می روم ز خویش نه خود می روم که عشق
دارد هزار ناز و. وفا می برد مرا

تا دل دهم به صحبت یاران اهل مهر
همراه خویش باد صبا می برد مرا

در کشتی مرا نشستم شفق به شوق
غافل که موج سوی فنا می برد مرا

غزل از _ مجید شفق


شاعر مجید شفق

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو