فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

مجرم نیم به دیدن تو کرده ام شتاب

سلیمان پناهی

چشمت خمار عشق شد و حال من خراب
باید برای وصل تو از رو کشم نقاب
حیف است دیدگان تو سرمست عشق و من
باشم به فکر دلبر و آن کار ناصواب
ره بر کجا برم تو بگو نازنین من
جانم به لب رسد نکنم گر تو را مجاب
راهی که چشم خویش نمودی نظاره اش
با پا که نه ؟! به سر کنم اش طی مکن عتاب
گر در تپش فتد دلم از شوق روی تو
مجرم نیم به دیدن تو کرده ام شتاب
گفتی که چشم در رهی و عاشق وصال
روشن ضمیر گشته ام از این چنین خطاب
خورشید پیش تو همه نورش مجازی است
ای ماه من بر این دل زارم فقط بتاب
مهتاب جان نسیم صبا را بگو که شب
تا صبحگه بهای غزل را کند حساب

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران