فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

مجتبی باقی – ماه روی بی نشان

ای ماه روی بی نشان آدینه می خوانم بیا
معنای”شمس وهل اتی”ای روح و ریحانم بیا!

در شوره زار این کویر در پهنه ی این آسمان
گم کرده راه و مقصدم در بهت و حیرانم بیا

بی واژه ی نام شما درگیر درد وحشتیم
بی رؤیت روی شما پربغض و گریانم بیا

گشته تمام زندگی چون بند و زنجیری به پا
در انتظار یک ندا از سوی قرانم بیا

غیر از حدیث بندگی چیزی ندارم در سخن
در این غبار زندگی ؛ تفسیر و برهانم بیا!

باطل لباس حق به تن در شهر مستی می کند
در این هجوم شبهه ها ؛ خورشید تابانم بیا!

ظلمت سرای وحشت و جولان شیطان گشته است
ما را در این ظلمت سرا؛ نور شبستانم بیا!

مولای نور و روشنی! دشت جنون را گشته ام
معنای عشق بی تو را هرگز نمی دانم بیا

در برکه تنهایی ام دنبال ماه روشنم
تفسیر نور و روشنا ؛ ای ماه کنعانم بیا!

این حرفها را جملگی مدیون چشمان توام
بی پرده می گویم سخن؛ روح بهارانم بیا!

شاعر مجتبی باقی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو