فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر
مادر علمدار
Uploaded Image

موقعیت در نقشه ادبی : شاعران خراسان رضوی

قالب تخصصی اشعار : دیگر قالب ها

قالب شعر: مثنوی


 

مادری در انتظار کاروان

صبح‌ها در کوی و در بزرن روان

 

تا که آمد کاروان از کربلا

از همان شهر غریب پربلا

 

چون که مادر این خبر از کس شنید

از پی آن کاروان او می‌دوید

 

زینبش را دید او در کاروان

خسته و غمگین میان بانوان

 

گفت: زینب این تویی که این‌چنین

قد خمیده گشته صورت پر ز چین

 

بازگو ای دختر شیر خدا

بر تو بگذشتم چه ها در کربلا

 

از چه در این کاروان یک مرد نیست

بازگو تا من بدانم درد چیست

 

دختر شیر خدا آهی کشید

گفت: همچون آن سفر هرگز ندید

 

اکبری دیدم که در خون می‌تپید

سوی او گریان حسینم می‌دوید

 

شرحه شرحه گشت جان اکبرم

با تو گویم شرح حال اصغرم

 

کودک شش‌ماهه در رؤیای آب

جان مادر هم برای او کباب

 

تیر سخت حرمله پرتاب شد

کودک شش‌ماهه هم سیراب شد

 

کودک شش‌ماهه را سیراب کرد

حرمله او را همیشه خواب کرد

 

قصۀ عباس اینک گوش کن

حال اندوه دگر را نوش کن

 

دست‌هایش شد جدا از پیکرش

کاش می‌مرد آن زمان هم خواهرش

 

بر سر او یک عمود آهنین

کوفتند و اوفتاد او بر زمین

 

آه ای ام‌البنین حالا دگر

گشته‌ای در این جهان تو بی‌پسر

 

گشت حیران از شنفت این خبر

می‌زد او با گریه دستش را به سر

 

سال‌ها با داغ عباس علی

کرد آن مام گرامی زندگی


آثار دیگر شاعر :

اشعار شاعران