شب گذشت از نیمه و من بی تو بیدارم هنوز
چشم دل بر روشنای چشم تو دارم هنوز
چشم دل بر روشنای چشم تو دارم هنوز
گرچه شد عشقم فراموشت در این شبهای غم
من به این عشق پر از سوزت وفادارم هنوز
شام تاریک مرا مهر تو روشن می کند
بی وجود شمعِ رويت سخت بيمارم هنوز
حق اين دل این نبود از چشم مستت گم شوم
عشق شیرین تو را با جان خريدارم هنوز
گفته بودی همچو سایه با منی تا روز مرگ
پس چه شد در سایه ی دیوار اغیارم هنوز
تو به خواب نازی و من با خیالت سرخوشم
شب گذشت از نیمه و من بی تو بیدارم هنوز
#لیـــــــلاعبـــــــــــدی
شاعر لیلاعبدی درین سو
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو