هرشب به کوی عشق تو سر می زند دلم
خود را چه عاشقانه به در می زند دلم
خود را چه عاشقانه به در می زند دلم
وقتی که میروی تو شتابان ز پیش من
بی تاب و تب به سینه و سر می زند دلم
بر پرده ی خیال تو ای بی وفای من
نقش تورا به خون جگر می زند دلم
بر موج خون نشسته و این ناخدای غم
خود را ببین به قلب خطر می زند،دلم
بال و پرم به آتش عشق تو سوخت لیک
در بیکران عشق تو پر می زند دلم
بازآ ببین تو حال دل خسته ی مرا
“امشب که در هوای تو پَر میزند دلم “
#لیــــــــــلاعبـــــــــدی
پ،ن تضمین شعر زیبای استاد حسین منزوی
“امشب که در هوای تو پَر میزند دلم
ای مهربانِ من ، تو کجایی و من کجا …”
شاعر لیلاعبدی درین سو
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو