طارق خراسانی
لِه شد آخر، زیرِ پای زاهدان انگور ها
جور شد با دل مرا، آن هیئت ناجور ها
ای فراوان گفته خود بَد از نگارِ سَر به دار!
دار می بالد به خود دارد به سَر منصور ها [۱]
گورها را پارِه های استخوانی بیش نیست
جان به عرش و پیکرِ خاکی که خود در گورها
این عجب نبود که بَد گویند از منصورِ عشق
هر کجا باشد عسل ، آن جا بوَد زنبورها
تا که پنهانی، صدای عاشقان پنهان بوَد
چون در آیی، می دَمَد شوری که بر شیپور ها
در شبستان ها ، ریا بس خود نمایی می کند
آن روانِستان، شده پُر خود که از مهجور ها
شور می زَد دل، مبادا جای بلبل زاغکی
بی سبب دیدم نبُد، دل را غم و آن شور ها
تازیانه می زند، سرمای جان سوزی مرا
دیده ام دارد بهاران می رسد از دور ها
طارق خراسانی
سحرگاه 5 آذر 1392
[۱]بوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج (کنیه: ابوالمغیث) از معروفترین عرفا و شاعران قرن سوم هـ. ق. بودهاست. او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد. به خاطر عقایدش عدهای از علمای وقت آموزههایش را مصداق کفرگویی دانسته، او را تکفیر کردند!! ابن داوود اصفهانی، قاضی شرع بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر، خلیفه عباسی حکم اعدامش را صادر کرد. در سال ۲۹۸ ه. ق برابر با ۹۲۲ میلادی، به جرم «کُفرگویی و الحاد» در ملاعام به دار آویخته شد. گُماشتگان مقتدر، او را پس از شکنجه و تازیانه، به دار آویختند، سپس سلاخیاش کردند و دست و پا و سرش را بریدند و پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را به رود دجله ریختند. (از نوع کشتن منصور حلاج می توان چنین نتیجه گرفت 1 – دشمنان او مسلمان نما بوده و از اسلام بویی نبرده بودند چون در دین مبین اسلام محکومی را هرگز اینگونه مجازات نمی کنند 2 – مشخص است عقیده حسین حلاج صرفاً بهانه ای برای انتقام از وی بوده است )
شاعران فارسیزبانی همچون عطار نیشابوری، حافظ، سنایی، مولوی، ابوسعید ابوالخیر، فخرالدین عراقی، مغربی تبریزی، محمود شبستری، قاسم انوار، شاه نعمتالله ولی و اقبال لاهوری درباره او بیتهایی سرودهاند و پس از قرن ها هنوز شاعران معاصر فارسی زبان درباره حسین بن منصور حلاج اشعار نغزی سروده اند.
بزرگ مرد تاریخ عرفان معاصر حضرت امام(ره) با این بیت گفته ی حلاج را تائید و او را از اتهامات وارده تبرئه کردند.
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدارِ سرِ دارِ شدم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران