قالب شعر: شعر نیمایی
پرچین ها
لبريز پرنده ها شد
زنجیره ای از مهربانی
به هم پیوسته
گل های انار
لا به لای برگ ها
می تابند
لحظه ها در نوسان
نیلوفر ها در رویای رسیدن
و سبزه قبایی
در لذت یک عشق فرود می آید
هیاهویی برپاست
از وسوسه گل ها و نسیم
لاله های سرخ
همرنگ غروب
فراموشی خاک را می شکنند
و کبوتر ها لب آبی
بال و پر می شویند
رهرویی از راه رسید
کوله بارش اندوه
سایه ها می گردند
شب در راه است
و غروبی رنگین
تا خدا راهی نیست
چشم ها لبریزند
از ابر نیایش
اشک ها در راهند
و نمازی دیگر
دشت ها مجذوب نوازش های نسیم
و شب مهتابی یک پنجره پیداست