روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگندبـار ابـریـشـم خـود بـر خـر چـوبـیـن طـنـبـورگـر بـکـام تـو رسـد تـلـخ، مکـن روی تـرشکآب شیرین نخورد تشنه ازین مشرب ش…
روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند | بـار ابـریـشـم خـود بـر خـر چـوبـیـن طـنـبـور |
گـر بـکـام تـو رسـد تـلـخ، مکـن روی تـرش | کآب شیرین نخورد تشنه ازین مشرب شور |
جـهد کـن تـا بـسـلـامـت بـکـناری بـرسـی | این جـهان بـحر عمیقست و کنارش لب گور |
تــرک دنـیـا بــارادت نـکــنـد جــاهـل ازآنـک | بــکــراهــت بــدر آیــد ز عــلــف زار ســتــور |
سـیف فرغانی این قطعه بـرای خـود گفت | کـای شـده از پـی جـامه ز لبـاس دین عـور |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج